یار امام زمان
 
عضو باشگاه وبلاگ نویسان راسخون بلاگ
 

تشنه را در طلب آب گوارا تا کی *** این همه فاصله با حضرت دریا تاکی؟

سالهامیشودازحال شمابی خبریم ***این همه در به دری در دل صحرا تا کی؟

جمعه ها میرسد و میرود اما بی تو *** انتظار فرج ای دادرس ما،تا کی؟

دوری ازماست وگرنه تو به ما نزدیکی*** ما که مردیم،جدایی ز تو آقا تا کی؟

شیعیان جز تو ندارند پناهی برگرد *** گریه و ندبه و ذکر فرج ما تا کی؟

همه جاپرشده ازجرم و جنایت برگرد***دیدن این همه غم،یوسف زهرا تا کی؟

آه ای منتقم خون شهیدان خدا *** غزه شد دجله خون،غیبت کبری تا کی؟

پای ابلیس دوباره به حرم ها وا شد *** ذبح مظلوم شده عادت اعدا، تا کی؟

بخدا،هیچ کسی مثل حسین ذبح نشد*** زینب و گریه براین ماتم عظمی تا کی؟

فاطمه آمده از عرش،بگویید به شمر *** خنده بر چشم تر زینب کبری تا کی؟

ریشه کَن کردن این سلسله،با عباس است*** غیرت الله به اولاد علی حساس است



ادامه مطلب

، 
 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 31 شهریور 1393  توسط [ra:post_author_name]

طالب خون خدا متی ترانا و نراک

یابن مصباح الهدی متی ترانا و نراک

چه شود با تو کنم گریه سر قبر حسین

در مزار شهدا، متی ترانا و نراک

صبح جمعه ناله‌ام أین معزُّ الاولیاست

می‌زنم تو را صدا، متی ترانا و نراک

نیمه‌های دل شب کنار دیوار بقیع

دهم آهسته ندا، متی ترانا و نراک

میزند تو را صدا از سر نیزه‌ها هنوز

سر از بدن جدا، متی ترانا و نراک

 

چه شود ببینمت کنار بین الحرمین

سر و جان کنم فدا، متی ترانا و نراک

زخم قلب پسر فاطمه را مرهم نیست

بی ظهورت اَبدا، متی ترانا و نراک

چه شود از گل رویت بدهی یک صدقه

سر راهی به گدا، متی ترانا و نراک

چهره بگشا و ز آینۀ خونین دلم

زنگ محنت بزدا، متی ترانا و نراک

"میثم" از خون خدا با تو سخن گفت بیا

پسر خون خدا، متی ترانا و نراک



ادامه مطلب

، 
 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 31 شهریور 1393  توسط [ra:post_author_name]

مگر میشود دلت گیر کسی باشد،دوستش داشته باشی و بر خلاف میل او عمل کنی؟؟؟مگر میشود؟!!!

مگر میشود قلبت برای کسی بتپد و کارهایی که معشوقت دوست ندارد را انجام بدهی!!؟

مگر فقط باید غروب جمعه برایم دلگیر باشد،وقتی که تو نباشی غروب هفت روز هفته برایم مانند جمعه ها دلگیر است…

اخر دیدار ما کی؟کجا؟خسته شده ام دیگر!!!ساعت های نبودنت برایم مانند سالهای طولانی است!!!

چندین سه شنبه است که به جمکران میعادگاه عشاقت می آیم و ناله دیدار سر می دهم تا شاید بیایی…چندین جمعه است که چشم به غروب اسمانت میدوزم و برای ظهورت دعا میکنم….؟

اقا جانم پس کی می آیی تا انتقام مادرت زهرا را بگیری؟پس کی می آیی تا منتقم خون اباعبدالله الحسین وشش ماهه اش باشی؟؟؟پس کی می آیی تا ریشه ی ظلم و ستم را از بین ببری!!!اقا جان ظلم جهانی را می بینی تا به کجا رسیده است؟حتی دیگر از کشتن کودکان بی گناه و معصوم هم ترسی ندارند///.

خدایا تو را به حرمت امام عصر قسم می دهم این ستمگران را از بین ببر…

خدایا اجازه ی ظهور مهدی موعود را صادر کن…

خیلی ها به تنگ امده اند،ما بچه شیعه ها از ته دل ارزوی ظهور میکنیم…….

السلام علیک یا صاحب الزمان

کاری از:سپیده شجاعی



ادامه مطلب

، 
 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 31 شهریور 1393  توسط [ra:post_author_name]

سلام مهدی جان. به نظرم نام تو زیباترین نام جهان است. منم هم نام توام آقا.

مهدی جان ببخش می خوام یه کم خودمونی باهات حرف بزنم. می خوام یه کم دردل کنم برات. می دونم این روزا حسابی سرت شلوغه. اما به هر حال من، هم نامتم و باید یه کمی هوامو داشته باشی و چند دقیقه به حرفام گوش بدی. البته شما همیشه هوای منو داشتی این من بودم که بدقولی می کنم همیشه…


آقا می شه زودتر بیای. اینجا همه واسه خاطر مال دنیا به جون هم افتادن. بعضی پولدارا خون مردم رو کردن تو شیشه می خوان پولدارتر بشن. می خوان ماشیناشون به روز تر و مدل بالاتر باشه. می خوان خونه هاشون بزرگتر باشه. می خوان برجاشون بلندتر باشه.

آقا اینجا یه عده واسه نون شب هم محتاجن. می دونی که نون هم تازگیا گرون شده. اینجا بعضی ها شاید سالی یه بار یا دوبار می تونن گوشت بخورن. آقا اینجا خیلی ها صورتشونو با سیلی سرخ نگه می دارن.

آقا اینجا همه منتظرتن. کاش زودتر بیای. اینو خیلی ها از ته قلبشون ازت می خوان. لطفتو کامل کن زودتر بیا.



ادامه مطلب

، 
 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 31 شهریور 1393  توسط [ra:post_author_name]

بغض‏هایم، ابر می‏شوند و ابرها برایم میبارند.
کوچه ‏ها دلتنگ، کوچه ‏ها تاریک، آینه‏ ها غرق در غبار؛

انگار روزها و شبهایم با نبودنت ، سرنوشت تمام پیشانی‏م به سیاهی نوشته‏ شده .
زخم نبودنت را سر بر کدام دیوار باید گریه کرد؟ تمام پیرهن‏ها بوی غربت گرفته‏اند.
این روزها وداع همه با خاک گرم و آرامیدن در خاک سرد بدون آشنایی با پدر آسمانی غریبشان می گذرد.
پرنده‏ ها، نام تو را خیلی بهتر از ما ادمها دهان به دهان می‏خوانند تا دورترین شاخه‏ هایی که به آسمان می‏رسند.
باران‏های موسمی، هوای مسموم روزهای بدون تو را زار زار می‏گریند.
این روزها چقدر ما در قالب یتیمان دور از پدر آسمانیمان ، به میله‏ های قفس دنیا و تنمان خو گرفته‏ ایم !
چقدر پنجره‏ های دلمان از ماه دور شده‏ اند!
بی تو تو تمام جاده‏ ها سنگ شده‏ اند و قدم‏ها سرد .
راهمان برای رسیدن به تو را گم کرده ایم
انگونه شده ایم که صدای دعاهای نیمه شبت، لالایی آرام دلتنگی‏هایمان نیست.
جای شک نیست اگر زمین دلمان کویر شود در این روزهایی که دریای وجودت را گم کرده‏ایم.
حتی کلمات نمی‏دانند داغ سنگین جدایی را چگونه به دوش بکشند. همه شعرهای بلند، بعد از تو به مرثیه ختم می‏شوند.
بوی غربت، بیت بیت شعرها را لبریز کرده است.
هیچ آوازی بعد از تو شنیدن ندارد.
دیری‏ست که سایه‏ ها و دیوارها با هم قهر کرده‏ اند
و شب‏ها، ماه با هیچ پنجره‏ ای هم‏کلام نمی‏شود
و ستاره‏ ها در بسترهای خمار خواب نمی‏خزند.
کاش می‏شد جهان بی تو در سیل اشک‏هایمان غوطه‏ ور شود!
کاش می‏شد ابرها، نبودنت را گریه کنند تا سیل، روزهای بی تو را با خود بشوید و ببرد.



ادامه مطلب

، 
 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 31 شهریور 1393  توسط [ra:post_author_name]

اللهم عجل لولیک الفرج ما تو این دوره زمونه شده مثل نامه های کوفی ها به امام حسین

میخونیم دعای فرجچ اونوقت دیگران رو پله ای برای رسیدن به هدف هامون میکنیم .... فقط میگیم بیاااااااااااااا کجا بیای آقا

نیا نیا گل نرگس جهان که جای تو نیست دوصد ترانه به لب یکی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس که در زلال دلی هزار آینه نقشو یکی به خال تو نیست

نیا نیا گل نرگس به آسمان سوگند .قسم به نام و نهادت .. دلی برای تو نیست


نیا به دعوت ما ‘ هزار نامه کوفی یکی برای تو نیست


فدا شوی مولا

برای عصر عجیب که خواستار تو نیست



ادامه مطلب

، 
 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 31 شهریور 1393  توسط [ra:post_author_name]
امام زمان

 

تویی كه در نفست می‌وزد شمیم

بهار بیا به كوچه ما، عطر نرگسانه بیار

تو جاودانه‌‌تر از حس آفتاب و درخت

تو عاشقانه‌تر از شوق آب و شالیزار

برای از تو سرودن بهانه لازم نیست

حكایت نفس است و حلاوت تكرار

چه عطری از تو در آفاق من پراكنده ست

كه شعر، مست شده، واژه را نمانده قرار

چقدر شعر من از واژه "تو" لبریز است

چقدر ذوق من از انتظار تو سرشار

چقدر بی تو نفس می‌كشم؛ دریغ از من

چقدر خسته ام از این هوای تیره و تار

چه می‌شود كه بیایی؟، چقدر رویایی است

در این سیاه زمستان، طلوع صبح بها

 



ادامه مطلب

، 
 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 31 شهریور 1393  توسط [ra:post_author_name]

گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن


گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم


گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

 

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه نمایید



ادامه مطلب

، 
 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 31 شهریور 1393  توسط [ra:post_author_name]

ای آرزوی چشم تر عاشقان بیا

ای لنگر ثبات زمین و زمان بیا

 

آقا بیا که کاسه ی صبرم سر آمده

خونابه از نگاه دلم شد روان بیا

 

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه نمایید



ادامه مطلب

، 
 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 31 شهریور 1393  توسط [ra:post_author_name]
ای دل شیدای ما، گرم تمنّای تو
کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو
گر چه نهانی ز چشم، دل نبود ناامید
می رسد آخر به هم چشم من و پای تو
نیمه ی شعبان بود روز امید بشر
شادی امروز ما نهضت فردای تو



گرفته مُلک حق/ ز مقدمش رونق
به گوش جان آید/ندای جاء الحق
ولادت آخرین ذخیره ی الهی، بهار دلها، یوسف زهرا، تبریک و تهنیت
 
 
 
لطفا به ادامه مطلب مراجعه نمایید


ادامه مطلب

، 
 
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 31 شهریور 1393  توسط [ra:post_author_name]